باسلام به همه خوبان
به اواخر سال تحصیلی نزدیک می شیم .خوب وبد گذشت و آنچه از سر گذشت ،شد سرگذشت .
سرگذشتی که در خاطرم می ماند
خاطرات سال تحصیلی را می گویم که بسان باد گذشت گهی خندیدیم و خنداندیم وگهی گریاندیم
آخه دانش آموزای این دوره زمونه با دوره ما خیلی فرق می کنند علیرغم اولتیماتوم ها و هنجارها
و ناهنجارها وبایدها ونبایدها که سر صف گفتیم انگار چند نفری گوششان بدهکار نبود .
حس مسئولیته که باعث شده پیگیری کنیم و الی آخر....
آوردن گوشی به مدرسه ما ممنوعیت جدی داشت با این حال گوشی مورد دار گرفتیم و دانش آموز
خاطی جدیت ما رو که دید خواست به نوعی ما رو بپیچونه طوری که بیخیال قضیه بشیم .
خودشو جلوی در مدرسه به کاپوت ماشین همکار فرهنگی زد و فرش زمین شد.
این یک ترفند وفیلم ساختگی بود .ادامه ماجرا اورزانس و حمل مصدوم اسیب ندیده
به صورت نمایشی بودکه حسابی حالمون رو گرفت . مورد بعدی ثبت نام دانش آموزی بود که
استثنایی بود و جاش تو یک مدرسه عادی نبود امانطام توصیفی ابتدایی ما رو سر
در گم کرد و نتیجه خ خ ما رو سخت به اشتباه انداخت و ثبت نامش کردیم و وبال گردنمون شد .
اگه حوصله ات تنگ نمیشه اینم بگم که تو هم با من بخندی . برگه های امتحانی رو که مثل دعا نویسها
می نویسه و وقتی تاخیر داره نمی تونی باهاش کل کل کنی، اعصاب نداره و ممکنه همه چی رو بریزه
به هم اما خانوادش حق براشون ایجاد شده که باید دخترشون تو مدرسه عادی درس بخونه و
هیچ مشکلی نداره و بقیه مشکل دارن . یک روز که تاخیراش عوامل مدرسه رو به تنگ آورده بود و
باهاش دعوا می کردن و می گفتن باید اولیات زنگ بزنیم بیاد تا تکلیفتو روشن کنیم .
دانش آموز با صدای بسیار بلندی گفت میگم که خواب موندم .منم با ژشت مدیریتی خواستم
وارد عمل بشم تا گفتم مریم زبون درازی نکن و صداتو بیار پایین با صدای بلندتر گفت خودت
زبون درازی نکن بعد هم در رو به هم کوبید و بدو بدو رفت طبقه بالا سر کلاس نشست
حالا آب وبیار و حوض رو پر کن.
با هر چی سختی و دغدغه کاری و ...شکر خدا سال تحصیلی البته اگه نیمه پر لیوان رو ببینم
به خوبی رو به اتمامه و امتحانات خرداد داره نزدیک میشه. ومهمتر اینکه قراره دانشجو بشم
و بیوفتم تو خط تحصیل . و می دونم که با یک دست نمیشه دو تا هندوانه بزرگ برداشت . هم
مسئولیت داشت و هم ادامه تحصیل داد وهم از زندگی غافل نشد . ممکنه فشار کاری و درس
حالگیری کنه یک هفته پیش کارنامه اولیه توسایت سنجش اعلام شد و شوخی شوخی به
انتخاب رشته در کارشناسی ارشد ،رشته مجموعه زبان عربی مجاز شدم
ویک دغدغه وچه کنم چه کنم دیگه به برنامه زندگیم اضافه شده .
از خدا توفیق می خوام که تو تصمیم گیریهای سخت را ه درست رو بهمون
نشون بده . تا فرصت دیگه و حرف دل دیگه در کلبه ما وشما و باز شدن درهای بلاگفا دست
حق نگهدارتون.
این پست وپست پیوند مهر و دوستی از وبلاگ زندگی باغ گلی است.