ما

دور همی

ما

دور همی

رفتن که بهانه نمیخواهد...

رفتن"!
رفتن که بهانه نمیخواهد،
یک چمدان میخواهد از دلخوریهاى تلنبار شده و گاهى حتى دلخوشیهاى انکار شده...
رفتن که بهانه نمیخواهد، وقتى نخواهى بمانى، با چمدان که هیچ بى چمدان هم میروى!

"ماندن"!
ماندن اما بهانه میخواهد،
دستى گرم، نگاهى مهربان، دروغهاى دوست داشتنى، یک فنجان چاى، بوى عود،
یک اهنگ مشترک، خاطرات تلخ و شیرین...
وقتى بخواهى بمانى، حتى اگر چمدانت پراز دلخورى باشد خالى اش میکنى و باز
میمانى... میمانى و وقتى بخواهى بمانى، نم باران را رگبار مى بینى و بهانه اش
میکنى براى نرفتنت!
آرى،
آمدن دلیل مى خواهد
ماندن بهانه
و رفتن، هیچکدام... !  

 

(زندگی باغ گلی است)

نظرات 2 + ارسال نظر
فریبا شنبه 2 خرداد 1394 ساعت 03:08

لذت بردم.. متشکرم

فامیل دور چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 ساعت 16:12

أمان از وقتى که رفتن از سر ناچارى باشه موندن هم همینطور

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.